دل نوشته هایم برای کودک ایندم

محرم اسرار من(البته موقتا😅)

سلام کدوتنبل خوبی؟همین که من اینقدر تند تند پست میذارم بفهم که از نظر روحی چقدر تحت فشارم این روزا هنوز داغ مصیبتایی که پیش اومده واسه هموطنامون کمتر نشده ولی الان چیزای دیگه ای هم تو ذهنمه و داره از درون مغزمو میخوره. فعلا هم تو نزدیکترین چیزی هستی که به روانشناس دارم پس واسه تو میگم که استعاره ای از امید به نور و روشنایی در آینده توی زندگی منی. خلاصه بگم که حقمو دارن میخورن این روزا دارن تو روم به شعورم به عنوان یه انسان توهین میکنن و منو در حد یه آدم بی عقل پایین میارن اونم کی کسی که باید واسه من بزرگتری کنه و بتونم روش حساب کنم شاید اشتباه من همینه که فک میکنم رو بعضی آدما میشه حساب کرد اینقدر پر از خشمم این روزا که هزار ب...
25 دی 1398

سلام 🖤

سلام کدوتنبلم اینقدر تو این چند روز اتفاق افتاده تو این مملکت که یجورایی مجبور شدم ناراحتی واسه مشکلات خودمو به بعدا موکول کنم نمیدونم کی بود که گفتم نمیخوام تو این وبلاگ که مال توعه درمورد ناراحتیام صحبت کنم ولی خب یجورایی الان حرف زدن با تو خیلی ارومم میکنه پس فعلا سفره دلمو پیش تو باز میکنم ولی قول میدم وقتی واقعی شدی همچین کاری رو نکنم باشه؟قول😊 خب ابتدای این هفته که از قضا شروع فرجه ها(تو بخون تعطیلاتِ)من بود یه خبر رسید که خیلیارو ناراحت کرد و حرفا و اتفاقای بعد اون قضیه استرس زیادی رو به همه مردم ایران وارد کرد جوّ بدی بود واقعا که خب درس اصلی ای که به من داد این بود که نیازی نیست واقعا در مورد موضوعی که شناخت درستی روش نداریم...
19 دی 1398

به روزرسانی

سلام مامان جان خوبی؟چون دوس نداشتم حرفام اینجا غمگین باشه خواستم الان که حالم ارومتره هم باهات حرف بزنم حرفای اون روزم تو دوره ای بود که واقعا الانم که بهش فکر میکنم بغضم میگیره  هنوزم اون قضیه هست ولی کمی بهتر شده یا شایدم من قویتر شدم .متاسفانه یا خوشبختانه آدما به هر چیزی عادت میکنن در نهایت. این روزا با هر روشی بتونم خودمو توجیه میکنم که زندگی اینجوری نمیمونه و روزای شاد میرسن بالاخره ولی از همه طرف فشار روم هست. حتی نمیدونم دیگه مخاطبم تو باشی اینجا یا نه،شاید الان فقط دارم با خود ایندم حرف میزنم که بهش بگم با اینکه داغونم ولی تسلیم نمیشم و میدونم که تو اینده روزای تلخ و شیرینی رو میبینم دوست دارم به خود الا...
12 دی 1398
1